چنان که گفته اند در سدههای دور، نویسندگان و کاتبان روزی برای خود داشتند و جشنی میگرفتند و به یاد ارجمندی قلم دور هم جمع میشدند.
حالا امروز قرنها بعد از آن تقویم تاریخی، دورهمی خاصی نیست به جز جشن انجمن قلم، که هفت کتاب برتر معرفی میشود تا ما «نویسنده» را قدر بدانیم و «خواندن» را یاد کنیم.
از خواندن گفتیم، به راستی چه سپاسی بالاتر از اینکه آنچه نوشته میشود خوانده شود؟
آیا ما امروز به مناسبت روز قلم، کتابی تازه دست خواهیم گرفت؟
آیا با وجود شیوع کرونا دست کم به کتابفروشیهای برخط سری میزنیم تا کتابی برای خود و فرزندمان بخریم؟
آیا مسئولان فرهنگی، فکری به حال «حقوق مؤلف» میکنند و برنامه جدید و هدیه خاص و متفاوتی برای نویسندگان خواهند داشت؟
که با وجود گریز مخاطب از کتاب، دست کم نویسندگان بیش از این بی انگیزه نشوند؟
هرچند که، نویسندگی و قلم در سالهای اخیر آسیبهایی هم دیده است.
چه بسا که ارزش کتاب در سایه صنعت چاپ روز به روز کمرنگتر میشود.
آن هم در شرایطی که مدیران فرهنگی چندان به کیفیت آن چه به نام کتاب منتشر میشود توجهی نمیکنند.
در حالی که شاید به دلیل همین سهل الوصول بودن چاپ کتاب است که کتابها کم خواننده شده اند و قلم در دست هر نا اهلی به هر سمتی خواسته چرخیده است.
از کتابهایی که اشتباه املایی دارند، تا کتابهایی که حرفی برای گفتن ندارند.
از کتابهایی که از هر کشوری به کشور ما راه پیدا کرده و فرهنگ ما را زیر و رو کرده اند، تا کتابهایی که بدون پشتوانه فکری و اخلاقی و فرهنگی به مرحله تألیف و چاپ رسیده اند و صاحبانش بی جهت نام خود را نویسنده گذاشته اند.
روز قلم، روز توجه به چنین نکتههایی است.
روزی که به خاطر بیاوریم، کسانی بزرگ همواره بر تارک کتابها ایستاده اند و همان کتا بها و نامها هم ماندگار شده اند: ابن سینا با قانون، فردوسی با شاهنامه، مولانا با مثنوی ...
روزی که صنعت چاپ را هم قدر بدانیم، زیرا روزگاری نوشتن کار سادهای نبود و سنگ و چوپ و پوست حیوانات با مرارت تراشیده میشد و خطی به یادگار میماند پس آنچه نوشته میشد ارزشمند بود.
روزی که به محتوای آثار بیشتر توجه کنیم.
چنان که سوگند خداوند در قرآن کریم به نام قلم بوده است که گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است.